«ماريا مونته سوري» در 21 آگوست 1870 ميلادي در حومه شهر آنكونا كشور ايتاليا به دنيا آمد. او فرزند يك خانواده بسيار متمول بود كه از همان ابتدا فرصتهاي فراواني براي رشد و بالندگي در اختيار داشت. مادر «ماريا» زني تحصيل كرده و فرهنگي بود كه در تربيت فرزند دخترش نهايت سعي و كوشش خود را انجام داد. با تمام روشنفكري مادر ماريا، پدر او ،فردي بسيار سنتي بود و از كارها و فعاليتهاي دختر خود هراسناك بود.
گفته ميشود زماني كه مانتيسوري در سن 10 سالگي شديداً مريض شده بود، رو به مادر نگران خود گفته بود:
« نگران نباش مادر، من نميتوانم بميرم ، بسياري چيزهاست كه بايد انجام دهم .»
پس از اتمام تحصيلات عمومي ، وقتي ماريا مونته سوري با حمايت مادر در دانشكده پزشكي ثبت نام كرد ، پدرش كه يك كارمند موفق دولت بود برآشفته شد و اين كار را توهيني به پيشينيهي خانوادگي خود دانست.
علاوه بر آقاي مونته سوري بسياري از آشنايان و بستگان آنها نيز از اين اقدام جسورانهي ماريا تعجب كردند و حتي گروهي فكر كردند كه مسوولين دانشگاه متوجه نشده اند كه ماريا يك دختر است.
در آن سالها حضور دختران در رشته پزشكي كاري غير ممكن بود و هيچ دختري از جنبهي اجتماعي جسارت ورود به دانشكدهي پزشكي را نداشت. اما ماريا وارد دانشكده شد و در تمام سالهاي تحصيل سعي كرد كه دانشجوي نمونهاي باشد. در تمام دورهي تحصيل فشار، تحقير و آزار استادان و دانشجويان ديگر را تحمل كرد.
ماريا مونته سوري سالهاي سال تنها دختر دانشجو در رشته پزشكي بود. و درسن 26 سالگي به درجه دكتراي پزشكي نائل آمد نكته جالب اين كه او نخستين پزشك زن ايتالياست
ماريا مونته سوري در سال 1896 به عنوان اولین پزشک زن ایتالیا شناخته شد
ماريا اولين دختري بود كه در كشور ايتاليا از دانشگاه پزشكي فارغ التحصيل شد. طبيعي است كه كار كردن در چنين شرايطي ساده و راحت نبود. بسياري از بيمارستانها و مراكز بهداشتي حاضر به استخدام يك پزشك زن نميشدند و يا بيماران ، پزشكان مرد را به پزشك زن ترجيح ميدادند. ماريا مونته سوري مبارزه ديگري را آغاز كرد. در همين سالها نام مونته سوري برابر با جسارت، گستاخي و سرسختي او در كار و آرمان هايش بود. به دليل سختي بازار كار، او سرپرستي يكي از مراكز كودكان بيمار و معلول را پذيرفت ودر همين سالها سعي كرد كه فرصتهاي فراواني را براي بهداشت و درمان آنها فراهم كند. او درحين كار متوجه برنامههاي آموزشي و تربيتي كودكان شد. او دريافت كه محيط اين گروه از كودكان هيچ فرصتي را براي به وجود آوردن تجربههاي نو و ارزشمند فراهم نميكند. به همين دليل سعي كرد تا برنامههاي متعددي را در اين زمينه براي كودكان معلول به وجود بياورد.
كار براي كودكان از همين سالها براي او جدي و مهم شد. وقتي كه عرصهي فعاليت براي او تنگ شد، تصميم گرفت كه در حوزهي تعليم وتربيت ، فلسفه و مردم شناسي مطالعه كند. باز هم به دانشگاه بازگشت و در اين رشتهها به تحصيل مشغول شد.
تحصيل در رشته روان شناسي او را با معلمان بزرگي چون فروبل، پستالوژي و روسو آشنا كرد. او در اين مسير با الگوهاي باز آشنا شد و به مشكلات و مسايل آموزش كلاسيك پي برد
او كه از دوران كودكي تحت فشار برنامههاي آموزشي خشك مدارس بود، تصميم گرفت تا فرصتهاي متنوع ديگري را براي كودكان فراهم كند. او در اين مسير آموخت كه نميتواند به شيوه كارشناسان رفتار نگر كودكان را مجبور به فراگيري يكسري از اصول و يا اطلاعات كند. او معتقد بود كه كودكان بايد حق انتخاب داشته باشند و در انجام كارهاي خود آزادي را تجربه كنند. به اين منظور الگويي جديد را در آموزش كودكان خردسال آغاز كرد.
در سال 1906 مسووليت يك مركزبا 50 كودك بسيار فقير ، در يكي از محلههاي فقيرنشين حومه رم (محله سنت لورنزو) را، به عهده گرفت. مردان و زنان اين محله مجبور به كار در معدنهاي مختلف بودند و يا به شغلهاي بسيار سخت و طاقت فرسا تن ميدادند. كودكان اين خانوادهها در محيط بي روح، بي رنگ و فاقد امكانات اوليه زندگي ميكردند. در ابتدا مونته سوري قرار بود كه به وضعيت بهداشتي اين گروه از كودكان بپردازد، اما با تجربههاي قبلي و با دانشي كه به دست آورده بود، به برنامههاي آموزشي كودكان پرداخت و سعي كرد تا فرصتهاي متنوع آموزشي را براي اين گروه از كودكان به وجود بياورد.
مونته سوري سالها مبحث صلح و آموزش كودكان را در برنامههاي خود ديد و به عنوان يك مدافع صلح در آموزش كودكان فعاليت كرد. او در سال 1946 به انگلستان رفت و به تكميل تحقيقات خود پرداخت. او در طي سالهاي فراوان سعي كرد كه از مدرسه هايي كه مدافع الگوي باز و يا در مقابل رفتارگراها بودند حمايت كند.
ماريا مونته سوري در اواخر عمرش از طرف مراكز معتبر علميوبين المللي افتخارات فراواني دريافت كرد كه بخشي از آنها عبارتند از :
- مدال افتخار يونسكو در آموزش
- مدال افتخار خانواده سلطنتي ملكه انگلستان در امر آموزش كودكان
- دكتراي افتخاري فلسفه از دانشگاه آمستردام
23- الگوهاي آموزشي مونته سوري در كشورهايي مختلف مورد استقبال فراوان قرار گرفت. در كشور آمريكا تقريبا از دههي 80 ميلادي تلاش هايي براي راه اندازي مهدهاي كودك و مدارس مونته سوري آغاز شد. مدافعين و طرفداران مونته سوري سعي كردند تا با تغييرات، روز آمد كردن وبهسازي اين الگو، از روشها و ديدگاههاي مونته سوري در مراكز آموزشي خود استفاده كنند. در حال حاضر كشور آمريكا وانگلستان از مراكز مهم ترويج و گسترش اين الگوي آموزشي هستند. همچنين صدها مركز آموزشي در سراسر دنيا براساس چنين الگويي كار ميكنند و خدمات خود را ارايه ميدهند.
ا
|